به گزارش سلامت نیوز مدتی پیش، خبری در سکوت منتشر شد که شاید در هیاهوی مشکلات اقتصادی و بحرانهای اجتماعی کمتر کسی به آن توجه کرد: دو اورژانس اطفال بیمارستانهای جندی شاپور و گلستان اهواز به دلیل کمبود رزیدنت تعطیل شدند!یکی دیگر از بیمارستانهای رفسنجان هم به دلیل کمبود پرستار به تعطیلی کشیده شد.
دلیل این تعطیلی چه بود؟ نبود رزیدنت اطفال در اهواز . این خبر، شاید در نگاه اول برای مردم تهران یا دیگر شهرها چندان ملموس به نظر نرسد، اما اگر دقیقتر به ماجرا نگاه کنیم، این بحران نهتنها به تهران رسیده بلکه در آستانه گسترش به سراسر کشور است.
در همین سال جاری، بیمارستان مفید تهران، که یکی از مراکز اصلی درمان کودکان در پایتخت محسوب میشود، با کمترین تعداد رزیدنت اطفال در تاریخ خود مواجه شده؛ کمتر از انگشتان یک دست! این روند میتواند باعث کاهش ظرفیت درمانی این مرکز شود و در صورت ادامه، حتی تعطیلی بیمارستان را رقم بزند.
اما این فقط یک بخش از ماجراست. موضوع محدود به تخصص اطفال نمیشود.
زنجیره بحران؛ از اورژانس تا اتاق عمل
نبود رزیدنت در بخشهای حیاتی بیمارستانها، تنها مختص اطفال نیست. به زودی ممکن است خبرهایی مانند این را بشنویم:
- تعطیلی اورژانسها به دلیل نبود رزیدنت طب اورژانس
- لغو جراحیها به دلیل نبود رزیدنت بیهوشی
- کاهش شدید خدمات تخصصی در بخشهایی مانند زنان، داخلی و جراحی، به دلیل کمبود رزیدنتهای این رشتهها
چرا دیگر کسی اطفال نمیخواند؟
برای درک بهتر این بحران، باید به دلایل عدم استقبال پزشکان عمومی از تخصص اطفال نگاهی بیندازیم. برخی از مهمترین دلایل عبارتند از:
-
سختی کار و درآمد پایین: رشته اطفال، یکی از پرمشغلهترین رشتههای تخصصی پزشکی است. ساعتهای طولانی شیفت، حجم بالای بیماران و در نهایت درآمد کم در مقایسه با دیگر تخصصها، بسیاری از پزشکان عمومی را از ورود به این رشته منصرف کرده است.
-
افزایش مهاجرت پزشکان: بسیاری از پزشکان عمومی ترجیح میدهند به جای ادامه تحصیل در داخل کشور، مهاجرت کرده و در سیستم درمانی کشورهای دیگر مشغول به کار شوند؛ جایی که درآمد و شرایط کاری بسیار بهتر است.
-
افزایش سهمیههای خاص و کاهش شفافیت در پذیرش: بینظمی و عدم تناسب در سهمیههای پذیرش دستیاری باعث شده بسیاری از پزشکان عمومی انگیزه خود را برای ورود به دوره تخصص از دست بدهند.
-
بیثباتی در نظام سلامت و آینده نامطمئن: پزشکانی که سالها وقت و انرژی خود را برای ورود به یک رشته تخصصی صرف میکنند، با مشکلاتی مانند کمبود امکانات، عدم پرداخت حقوق منظم و نبود امنیت شغلی مواجهاند.
راهحل عقلانی چیست؟
مشخص است که نظام سلامت ایران نیاز به یک بازنگری جدی در سیاستهای آموزشی و درمانی خود دارد. برخی راهکارهای پیشنهادی برای جلوگیری از این بحران عبارتند از:
- افزایش جذابیت مالی برای تخصصهای کممتقاضی: حقوق و مزایای رزیدنتها در رشتههای حیاتی مانند اطفال، بیهوشی و طب اورژانس باید افزایش یابد.
- اصلاح شرایط کاری رزیدنتها: کاهش فشار کاری و افزایش حمایتهای آموزشی و رفاهی میتواند پزشکان را به سمت این رشتهها سوق دهد.
- حمایت از فارغالتحصیلان تخصصی: پس از اتمام دوره رزیدنتی، پزشکان متخصص باید از شرایط شغلی باثبات و درآمد مناسب برخوردار باشند تا از مهاجرت گسترده آنها جلوگیری شود.
- شفافسازی و اصلاح سهمیهها: پذیرش در تخصصهای پزشکی باید مبتنی بر عدالت و شایستهسالاری باشد تا انگیزه ورود به رشتههای تخصصی کاهش نیابد.
راهحل مسئولان چیست؟
اما در این میان، مسئولان وزارت بهداشت و متولیان نظام سلامت چه کردهاند؟
متأسفانه پاسخهایی که تاکنون داده شده، صرفاً در حد توجیه و وعدههای تکراری بوده است. در حالی که هشدارهای پزشکان، مدیران بیمارستانها و حتی خود بیماران هر روز بلندتر میشود، هنوز تصمیمگیری مؤثری برای حل بحران صورت نگرفته است.
اگر روند فعلی ادامه یابد، در آیندهای نهچندان دور، مراکز درمانی بیشتری تعطیل خواهند شد، بیمارستانهای بیشتری با کمبود پزشک مواجه خواهند شد و دسترسی مردم به خدمات حیاتی پزشکی محدودتر خواهد شد. این بحران، دیگر یک تهدید دوردست نیست، بلکه واقعیتی است که در آستانه وقوع است.
نظر شما